بار دیگر به بهار نزدیک می شویم. بهار های متمادی بی حضور یار چنگی به دل نمی زنند. حرکتی باید... جوششی... خروشی... عصیانی... حتی اگر نیاز است انفجاری... تا بهار واقعیمان از راه برسد؛ تا بهارها رنگ تازه ای بگیرند.
گاهی پیش می آید که از انبوه بی عدالتی های جهان دور و برمان کلافه می شویم؛ از حیله گری ها، شرارت ها و گستاخی ها به تنگ می آییم؛ از رنج ها و آلام بشری آزرده خاطر می شویم؛ و از این که نمی توانیم در برابر این همه ظلم و حق کشی کاری بکنیم، ناامید می گردیم. در چنین لحظات سختی تنها چیزی که می تواند به ما قدری کمک کند، یاد خداست. ادامه مطلب...
به نوشته های وبلاگم که نگاهی می اندازم، می بینم در آن ها بسیار از اشعار حافظ سود برده ام. در واقع این نشانگر علاقه ی وافر من به حافظ و غزلیات اوست؛ چیزی که قابل انکار نیست. ادامه مطلب...
دلم گرفته است... دلم پر از دل نگرانی است... دلم بیتاب است... دلم بی قرار است... ادامه مطلب...
امشب در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا تیم شالکه از آلمان در خانه با نتیجه ی خُرد کننده و تحقیر آمیزِ 6 بر 1 به رئال مادرید باخت. هفته ی پیش هم دیگر تیم آلمانی، بایر لورکوزن، نتیجه ی بسیار ضعیفی را در این رقابت ها گرفت. ادامه مطلب...