به نظر میرسد با گذشت سالیان جنبش سبز کارایی خود را به کل از دست داده باشد. موضع گیریهای این جنبش پس از حصر آقایان موسوی و کروبی دارای نوسانهای متعدد بوده و کار به جایی رسیده که امروزه هدف مشخصی برای این جنبش قابل تعریف نیست. رفع حصر که به نظر میرسید در بادی امر صرفاً یک نقطهی شروع برای پیگیری خواستههای جدیتر مردم باشد، امروزه به اوج مطالبات دست اندرکاران این جنبش تبدیل شده. و این بی شک مردم را دلسرد میکند. اقبال نه چندان قابل توجه مردم به انتخابات اخیر نشانگر همین دلسردی است. مشارکت نسبتاً محدود در انتخابات در حالی است که مسئولین جنبش با دستپاچگی حتی از زبان آقای میرحسین هم اعلام کردند باید به آقای روحانی رأی داد. من فکر میکنم امروزه جامعهی ایران در یک بن بست به سر میبرد. مردم تا حد زیادی سردرگم هستند و جنبش سبز نمیتواند پاسخگوی سؤالات و مطالبات آنها باشد.
امروزه باید حرکت تازهای شکل بگیرد. باید پذیرفت جنبش سبز دیگر کارایی ندارد. به فعالان اجتماعی دلسوز توصیه میکنم نهضت تازه ای را پی ریزی کنند. و چه بهتر که این نهضت به عنوان انشعابی از همان جنبش سبز مطرح شود. و چه بهتر که افراد سرشناس سردمدار آن باشند. فعالان اجتماعی ایرانی که در طول بیش از سی و پنج سال تلاش، انواع و اقسام روشها را امتحان کردهاند، این یکی را هم امتحان کنند. این یک حرکت صد در صد انقلابی است و میتواند اعتماد مردم را جلب کند. مردم حتماً به یک نهضت تازه اقبال نشان میدهند و آن را نیاز خود برای برون رفت از این بن بست تلقی میکنند. ولی من فکر میکنم حتی اگر این ایده با موفقیت مواجه نشود، ما چیزی را از دست ندادهایم. جنبش تازه میتواند موازی با جنبش سبز فعالیت کند. به هر حال این بدتر از موازی کاری عجیب در نامزدی هم زمان رئیس جمهور و معاون اول او در انتخابات گذشته نیست.
دوستان، این ایده را به دیگران منتقل کنید. منتظر نظرات شما هستم.