اکنون بیش از 5 سال است که مسئولین تصمیم به رفع مشکلات من گرفته‌اند. ناگفته پیداست که تغییری در وضع من ایجاد نشده که هیچ، هر روز با مشکل تازه‌ای مواجه شده‌ام. به هر حال این 5 سال برای من خیلی سخت گذشته؛ در حالی که بنا بر رفع مزاحمت‌ها بوده.

در حال حاضر من چیز زیادی نمی‌خواهم. یعنی با توجه به ذات بیمار حکومت و ناتوانی افراد دخیل، خواهان رفع تمامی مزاحمت‌ها نیستم. من با داروهای ضعیف کننده با وجود تحمیل رنج فراوان خواهم ساخت. منتها مشکلاتی مثل پاهای بی قرار، گرفتگی گوش، سرگیجه و مشکلات پوستی مهم، من‌جمله کهیر، غیر قابل تحملند. هم‌چنین بحران‌های خانوادگی شدید، مثل مرگ عزیزان و دعواها و غیره باید متوقف شوند.

از طرفی در کنار سایر مردم، من هم دست به گریبان بحران‌های اجتماعی هستم. قطعی برق، گرانی افسار گسیخته، جنگ، کرونا و ... باعث آزار شدید و بی دلیل مردم می‌شود.

شما مرا و سایر مردم را کاملاً در اختیار دارید. اگر بنا باشد حکومتتان تداوم داشته باشد، می‌توانید به آزارگری ادامه دهید؛ در واقع اگر بناست از فروپاشی در امان باشید، هر آزاری که می‌کنید، نوش جانتان باشد، برای شما مبارک باشد.

منتها اگر قرار باشد دیر یا زود حکومت سرنگون شود، به خاطر داشته باشید که در این صورت شما کاملاً در اختیار من و سایر مردم خواهید بود. و من و ما قادر خواهیم بود تلافی کنیم.

خواهش می‌کنم از این توهم بیرون بیایید که می‌توانید امروز هر غلطی بکنید و در آینده با التماس کردن از مجازات قسر در بروید.

اگر حکومتتان پابرجاست که به همین روند ادامه دهید. حتی بیش از این بر ما سخت بگیرید؛ پل‌های پشت سر را خراب کنید و اسبتان را خوب بتازانید. ولی اگر قرار است حکومتتان سرنگون شود، خشم مرا دست کم نگیرید.

پی نوشت: دیشب و به دنبال این نوشته، من علایم ناگواری را از سر گذراندم. موقع خواب پاهای بی قرار شدید و کم سابقه‌ای داشتم و در اتفاقی نادر درد قلب طولانی را هم تجربه کردم. سرگیجه هم داشتم.
من از این شیوه‌ی برخورد حکومت نتیجه می‌گیرم که آنان نگرانی از فروپاشی ندارند و می‌خواهند هم‌چنان مرا اذیت کنند.


نوشته شده در  دوشنبه 04/4/23ساعت  6:54 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تهدید
جنگ ارزش ها
ورزشکاران
سوابق مسعود
زبان قومیت ها
حضور
[عناوین آرشیوشده]