دوش در خیل غلامان درش میرفتم - گفت ای عاشق بیچاره تو باری چه کسی؟
(حافظ)
گاهی پیش میآید که با خودم فکر میکنم در زندگی برای خدا هیچ کار به خصوصی نکردهام. اما وقتی دقیقتر به دنیای پیرامون مینگرم، میبینم با وجود بینهایت انسان مُجد که مشغول یاری پروردگار هستند، دیگر نیازی به وجود افرادی مثل من نیست. بله، اگرچه ظلم و فساد بیرون از حد است، ولی در مقابل، بیشمار انسان هستند که در برابر آن ایستادگی میکنند. انسانهایی که تن به هرزگیها و کثیفیها نمیدهند. انسانهای بزرگی که در زندگی، شرافت را با هیچ دستاوردی معاوضه نمیکنند. و در مقابل نیکیهایشان از دنیا هیچ پاداشی مطالبه نمیکنند. خدمت به پروردگار نباید برای خودنمایی باشد؛ نباید برای دستیابی به حس مهم بودن باشد. باید خالص باشد. و چنین انسانهایی در تواضع، فروتنی و اخلاص سرآمد هستند. آنها در یکدیگر گم هستند. وقتی کاری میکنند، این آنها نیستند که به چشم میآیند؛ فقط کار آنهاست که نمود مییابد.
خدایا، به ما توفیق پیوستن به این گروه را بده.