بسیاری از مصلحان اجتماعی در مقابل بی عدالتیهای حاکم بر جهان، بشر را به عصیان فراخواندهاند. ضمن اینکه باید بگویم با این ایده بسیار موافق هستم، در اینجا میخواهم متذکر شوم که باید از مفهوم عصیان - فارغ از معنایی که خود آن روشنفکران برای آن قائل بودهاند - برداشت درستی داشت. نباید آن را با هر نوع سرکشی و، به تعبیر من، طغیان اشتباه گرفت. بسیار پیش میآید که وقتی از دنیای اطرافمان ملول و دلزده میشویم، تمایل پیدا میکنیم همه چیز را به هم بریزیم. دوست داریم پا روی هر قاعده و قانونی که به آن برخورد میکنیم، بگذاریم. دوست داریم به گناه، لاقیدی، ناشکری و ناامیدی رو بیاوریم. این همان چیزی است که من به آن نام طغیان میدهم؛ ولی بسیاری به غلط همین شیوهی برخورد را معادل عصیان در نظر میگیرند. این دو مفهوم، تفاوت معنایی و همینطور نتیجهی بسیار متفاوتی دارند. عصیان، به نظر من، یک اعتراض بسیار هدفمند نسبت به ظلمها و بی عدالتیهاست. در حالی که طغیان صرفاً ضربه زدن بیشتر به خود است (و بدیهی است که ظالمان از آن بیشترین سود را میبرند). عصیان متوجه جهان و قواعد ظالمانهی ساختهی دست بشر است. در حالی که طغیان متوجه خدا و قوانین الهی است. به کارگیری هر یک از این دو شیوه نشان دهندهی جهان بینی مورد قبول انسان است. با عصیان ما جهان بینی الهی و دین باور را بروز خواهیم داد. ولی با طغیان دین ستیزی و پوچ گرایی را. و باید یک بار دیگر یادآور شوم این دومی بهترین خدمت به همان ظالمان است و در واقع حرکت کردن در مسیر خواست آنهاست. کسانی که طغیان و ولنگاری را شیوهی خود قرار میدهند، در حقیقت خداوند را مسئول رنجهای بشری میدانند. در حالی که در عصیان به طور مشخص خود بشر مسئول به بارآمدن وضع موجود در نظر گرفته میشود. سؤالی که در این جا مطرح میشود این است که، در صورت صحیح بودن جهان بینی الهی، چرا به طور کل امکان بروز بی عدالتیها در جهان هستی پدید آمده است. پاسخ شخص من همان چیزی است که توسط مصلحان دین مدار بسیار تکرار شده: بی عدالتیها باعث حرکت و در نهایت رشد و تعالی بشر میشوند. نکته ی دیگر این که گاهی بشر در برابر بی عدالتیها راه حل سومی را جستجو میکند و آن واگذار کردن بی عدالتیها به خود خدا، امام زمان، آخرت و ... است. پاسخ را به بهترین شکل در این بخش از آیهی 11 سوره ی رعد میتوان یافت:
... انَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم ...
و یا به قول حافظ:
قومی به جدّ و جهد نهادند وصل دوست - قومی دگر حواله به تقدیر میکنند