یکی دو هفتهی پیش برنامهی تلویزیونی "جام جم" از شبکهی یک حاوی بخشی جالب بود. آقای موسوی ِ صمدی، مجری برنامه، با آقای مهدی قلی، یکی از مجریان بنام برنامههای سیاسی تلویزیون تماس تلفنی برقرار کرده بود و به قول خودش قصد داشت به یکی از سؤالات بینندگان از زبان آقای مهدی قلی پاسخ دهد. سؤال از این قرار بود که: آقای مهدی قلی، در برنامههایی که شما اجرا میکنید، تهیه کنندهی برنامه، از طریق گوشی قرار گرفته در گوش شما چه چیزهایی را باهاتان در میان میگذارد؟
همه میدانید که این یک سؤال جدی است که همواره بینندگان آن را از خود میپرسند. در واقع گوشی گذاشتن توی گوش مجری، درست مثل در گوشی حرف زدن در جمع کار بسیار زشتی است و اکنون در بسیاری کشورهای دموکراتیک منسوخ شده. منتها در ایران هنوز باب است . اما فکر میکنید جواب آقای مهدی قلی چه بود؟ ایشان با شنیدن این سؤال از سوی همکارشان، ابتدا کمی در کلام کرشمه کردند و سپس سؤال را بی جهت به خود سؤال کننده تحویل داده، پرسیدند: آقای موسوی ِ صمدی، تهیه کنندهی برنامهی خود شما در گوشتان چه میگویند؟ اینجا بود که آقای صمدی هم قدری کرشمه کرده، پاسخ دادند: به من فقط چیزهایی مثل پشت خط تلفنی بودن یک میهمان تذکر داده میشود.
در این لحظه، آقای مهدی قلی با قاطعیتی بی سابقه فرمودند: باور کنید به من هم فقط چیزهایی مثل این گفته میشود!
و در پایان چنین ماجرایی هر دو همکار مجری تلویزیون انتظار داشتند که بینندهی ساده لوح باور کند در گوشیهای گوش مجریان تلویزیونی چیز به خصوصی گفته نمیشود!!!
من جهت اطلاع کسانی که هنوز خبر ندارند، باید یادآوری کنم که مسئله خیلی بیخ دارتر از گوشی توی گوش مجریان است. در واقع باید به اطلاع برسانم که در برنامههای زندهی تلویزیونی، بسیاری از عباراتی که مجری بیان میکند، از طریق یک تابلو که به دوربین فیلمبرداری مرتبط وصل است، به شکل نوشته به اطلاع او میرسد. به عبارتی عمده حرفهای مجری از طریق نوشتهی مقابل به او دیکته میشود. یعنی چیزی مثل برنامهی اخبار تلویزیون که گویندهی خبر اخبار را از روی متن مقابلش میخواند.
در فیلم "شب به خیر و موفق باشید" محصول سال 2005 به تفصیل به این شیوهی کریه رسانهای پرداخته شده. فیلم که تلویزیون دههی 1950 آمریکا را بررسی میکند، بارها دست نوشتههای تنومند مقابل مجری برنامه را که گفتههای او را برای روخوانی به اطلاعش میرسانند، مورد تأکید قرار میدهد.
این یک شیوهی قدیمی است که در کشورهای پیشرفته، اکنون تا حدی منسوخ شده. ولی شما میتوانید با قدری آزمون و خطا پی ببرید که در ایران با قوت پیگیری میشود.
بحث بر سر گوشی توی گوش مجری است. باید گفت اساساً مجری به قدر کافی توجیه هست که چه باید بگوید و از چه پرهیز کند. این را از سالهای نوجوانی به هر عامل حکومتی آموختهاند. منتها مطمئن باشید برای جلوگیری از هرگونه اشتباه مطمئناً حرفهای زیادی از طریق گوشی به گوش مجری محترم میرسد.
به هر حال امروزه دارد چشم و گوشها باز میشود و همه دارند پی میبرند در تلویزیون کاسهای زیر نیم کاسه است و در پس پرده خبرهایی است. و آقای موسوی ِ صمدی جوان بدین طریق سعی میکند همهی آنچه را مردم دارند حدس میزنند، انکار کند. و "انکار" یکی دیگر از سیاستهای حکومت است. عوامل او همواره با تمام وجود هرگونه اطلاعات برملا شده را انکار میکنند.