امشب در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا تیم شالکه از آلمان در خانه با نتیجهی خرد کننده و تحقیر آمیز 6 بر 1 به رئال مادرید باخت. هفتهی پیش هم دیگر تیم آلمانی، بایر لورکوزن، نتیجهی بسیار ضعیفی را در این رقابتها گرفت. آنها در خانه با چهار گل به پاری سن ژرمن فرانسه باختند. از طرفی در بوندسلیگا و در پایان هفتهی بیست و دوم اختلاف امتیاز بین بایرن و تیم دوم به رقم باورنکردنی 19 رسیده. این دادهها را که کنار هم میگذاریم، میبینیم که لیگ آلمان، منهای بایرن، دچار یک ضعف مفرط شده است. این وضع هرگز تا به این حد فاجعه بار نبوده. در فصل 2007-2006 بایرن در بوندسلیگا چهارم شد و حتی نتوانست به لیگ قهرمانان صعود کند. در فصل 2009-2008 یک تیم متوسط مثل ولفسبورگ بالاتر از بایرن قهرمان آلمان شد و در فصل های بعد از آن هم بوندسلیگا کاملاً رقابتی و پایاپای بود. حتی اگر تیمهای آلمانی در اروپا نتیجهی خوبی نمیگرفتند، ولی هرگز تا این حد ضعیف هم ظاهر نمیشدند. به نظر من علت وضع اسفبار کنونی تا حدی متوجه بایرن است. آنها با سیاستهای چند سال اخیرشان بوندسلیگا را کاملاً یک سویه کردهاند. آنها با خریدهای نجومی که در چند سال اخیر داشتهاند، فرصت را از سایر تیمها گرفتهاند. در این بین آنها از معدود داشتههای سایر تیمهای لیگ هم صرف نظر نکردهاند. با وجود داشتن تیمی بسیار پر مهره، آنها ستارهی دورتموند یعنی گتسه را به خدمت گرفتند و فصل بعد هم میخواهند لواندوسکی را از این تیم بگیرند. با اینکه فصل قبل آنها تقریباً به همه چیز رسیدند، ولی عطششان پایانی ندارد و همچنان به ولخرجی ادامه میدهند. آنها در این روند حتی به خرید افراد نه چندان محبوب از نظر فوتبال آلمان هم میپردازند. مربی فعلی آنها یک اسپانیایی است که در سال 2009 با بارسلونا یک شکست تلخ را به بایرن تحمیل کرد. در چند فصل گذشته آنها حتی از یک سرمربی هلندی هم استفاده کردند.
بله، ما با بایرنی رو به رو هستیم که همه چیز را به قبضهی خود درآورده. در سالهای کمی دورتر چنین ولخرجیهایی در فوتبال آلمان مرسوم نبود. در مسابقهی فینال لیگ قهرمانان سال 1999 بین بایرن و منچستر، از 18 بازیکن بایرن فقط دو نفر غیر آلمانی بودند. و البته در آن سالها بوندسلیگا هم بسیار رقابتیتر بود. هیچ کس رقابت تنگاتنگ آن سال های بایرن و بایر لورکوزن را فراموش نمیکند. در اروپا هم وضع تیمهای آلمانی بهتر بود. در سال 2001 بایرن لیگ قهرمانان را برد و در سال بعد لورکوزن به فینال راه یافت. اینها روی هم رفته نشان میدهد موفقیت الزاماً در گرو بیزنس نیست. موفقیت نیاز به پشتکار و صبوری دارد. با خریدهای نجومی البته میتوان موفق بود ولی تبعات آن مثل امروز گریبانگیر سایر تیمها میشود و در مجموع به فوتبال آلمان ضربه میزند. به هر حال به نظر میرسد روشی که هم اکنون از سوی مدیران بایرن دنبال میشود با نگرش اصیل آلمانی به فوتبال مغایرت دارد. به نظر میرسد این یک فوتبال آلمانی نیست. به هر حال باید منتظر نشست و امیدوار بود که تصمیم گیرندگان فوتبال آلمان چارهای برای این وضع پیدا کنند.