توضیح: به نظر می‌رسد که اکنون در شرایطی قرار گرفته‌ایم که حکومت بیش از هر زمان دیگری گمان می‌کند که بنده‌ی حقیر کاملاً بی دفاع در چنگال او اسیر هستم و او می‌تواند هر غلطی دلش خواست با من بکند. من با چنین نوشته‌هایی سعی خواهم کرد قدری از خودم دفاع کنم. باشد که برای حاکمان عبرت شود.

چند ماه پیش شبکه‌ی ورزش تلویزیون جمهوری، یک روز بعد از ظهر به طور زنده یک رقابت ژیمناستیک را پخش می‌کرد. عنوان رقابت، طبق زیرنویس تلویزیون، جنجالی به نظر می‌رسید. تلویزیون دقیقاً نوشته بود: مسابقات قهرمانی ژیمناستیک هنری کشور. من با دیدن این تیتر جا خوردم. با خودم گفتم: استعیذ بالله، ورزش ژیمناستیک که خود به خود "هنری" هست، دیگر ببین ژیمناستیک هنری، قرار است چه از آب در بیاید!

به عبارتی ژیمناستیک از نقطه نظر بچه بازی (هموسکسوالیته) به قدر کافی تحریک کننده و حساسیت برانگیز هست؛ حالا وقتی که تبدیل شود به ژیمناستیک هنری، ببینید قرار است چه تأثیری داشته باشد!

به هر حال قدری برنامه را نگاه کردم. چشمتان روز بد نبیند، تک تک ورزشکاران، یکی از دیگری خوشگل‌تر بودند. گویی تمام بچه خوشگل‌های ایران جمع شده بودند برای همین مسابقه! باور کردنی نبود. من تجربیات روان شناختی زیادی دارم. غیر ممکن است در یک جمع 20 نفره، حتی یکی از نظر زیبایی توجهم را جلب کند. ولی در این برنامه‌ی تلویزیونی، من رقابت 3 ورزشکار را به طور گذرا  مد نظر قرار دادم، و هر سه cute بودند. ورزشکاران کنار رینگ هم در عین ناباوری همین ویژگی را داشتند.

من بیش از این برنامه را نگاه نکردم. آخر نمی‌شد که من در "آخر پیری و زهد و علم"1 بنشینم و زل بزنم به "ژیمناستیک هنری"! در این صورت مردم پشت سرم چه می‌گفتند.

اما نتیجه‌ی عینی که از این حادثه گرفتم این بود که به نظر می‌رسد مقامات تصمیم گیر، ورزشکاران را علاوه بر بعد تکنیکی از بعد زیبابی شناختی هم برای ورزش‌ها دستچین می‌کنند. این قطعاً یک سیاست است.

1 حافظ: دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم - با من چه کرد دیده‌ی معشوقه باز من


نوشته شده در  دوشنبه 04/4/30ساعت  6:57 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اقتدار ایران
قدرت اسرائیل
مسئولین بی فکر
کارهای هنری
ناترازی برق
[عناوین آرشیوشده]