نمیدونم می‌بینید یا نه. برق به شکل کاملاً غیر منتظره و بی موقع قطع شده. اونم در شرایطی که من برنامه داشتم توی این ساعت قدری مطالعه کنم. به نظر میرسه عوامل تصمیم گیر حکومت مدام با هم جلسه میذارن و مشورت میکنن، ببینن چی بیش‌تر از همه منو اذیت میکنه، همون کارو بکنن.

دیشب هم بعد از بحث‌های مکرر، باز هم با رنج ناشی از پاهای بی قرار و کهیر به خواب رفتم. حداقل دو ساعت تمام در بستر رنج کشیدم و در نهایت به زور دارو و پرخوری که معمولاً چاره سازه، به زحمت خوابم برد.

من الان اینجا نشستم تا از عوامل تصمیم گیر خواهش کنم، در واقع بهشون التماس کنم که ... از این پس هر کاری که دوست دارن با من بکنن. چرا که من هم در صددم، اگه از این وضع جون بدر بردم، دقیقاً هر کاری که دوست دارم با اونا بکنم. این دیگه نه یک هشدار و نه یک تهدیده. چوب خط آقایون دیگه پر شده. توصیه می‌کنم برای آزار من کم نذارن، چون من هم بنا دارم برای آزار اونا کم نذارم. البته همه چیز منوط به اینه که حکومت رو به زوال باشه. وگرنه اگه حکومت پابرجاس که همگی میتونین خوش باشین.

در مورد "ناترازی‌ها" هم از همه‌ی مسئولین ذی‌ربط، علی‌الخصوص رئیس جمهور "پزشکیان"، درخواست دارم، "همت" کنن و قضیه رو فیصله بدن. حتی اگه همت به معنی "هزار میلیارد تومن" باشه!


نوشته شده در  یکشنبه 04/4/29ساعت  6:20 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اقتدار ایران
قدرت اسرائیل
مسئولین بی فکر
کارهای هنری
ناترازی برق
[عناوین آرشیوشده]