راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست - آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
(حافظ)
هر کودکی در این دنیا با این انگاره بالغ میشود که در دنیا "هزار راه نرفته" برای پیمودن باقی است. به عبارتی به او تلقین میکنند که مسیرهای زیادی برای کندوکاو پیش روی اوست. به او تلقین میکنند که هنوز گرههای زیادی در زندگی همنوعان باقی مانده که او میتواند باز کند.
از نظر من این یک دروغ است. هیچ مسیر طی نشدهای باقی نمانده. همهی مسیرهای معرفی شده از حداقل 200 سال پیش به پایان رسیدهاند. همهی "پیشرفت"ها حاصل شده. زمینهی به خصوصی برای پیگیری باقی نمانده. حکومت 99 درصد اطلاعاتش را به زیردستان ارائه نمیکند. حکومت 100 سال پیش از هوش مصنوعی صحبت نکرده؛ اما از همان زمان به تکنولوژیاش دست یافته. حکومت به طور قطره چکانی معلوماتش را با خلایق در میان میگذارد. مهم این است که همه چیز خیلی وقت است که تمام شده. راه تازهای برای پیمودن باقی نمانده. همه چیز به آخر خط رسیده. در هر زمینهای تمام اطلاعات ممکن از قبل به دست آمده.
شما میتوانید مثلاً در آکادمیها مدام دانشمندانی را ببینید که بی خبر از همه جا مشغول "تحقیق" هستند. آنها قصد دارند بر علم بشر بیفزایند. اما مهم این است که در واقع علم بیشتری برای پرده برداری از اسرار در دنیا باقی نمانده. حکومت همه چیز را میداند. منتها مطرح نمیکند و مخفی کاری میکند.
همه میدانند که مثلاً داروی ایدز هم در زمان ریاست جمهوری همین دکتر احمدی نژاد توسط ایرانیان کشف شد. و یا واکسن کرونا در زمان شهید رئیسی به دست متخصصان داخلی بومی سازی شد. به راستی چه چیز دیگری برای دستیابی باقی مانده؟
از طرفی انواع و اقسام دستاوردها که به طور رسمی اعلام شده، دستاوردهایی مثل سفر به فضا، تولید ادوات نظامی و کلی مورد دیگر، همه نشان میدهند که راه تازهای برای احدی باقی نمانده که هیجان پیمودنش را برای اولین بار در ذهن بپروراند.
انواع رکوردها در کتاب گینس ثبت شده. انواع و اقسام آدم بیکار هر رکوردی را که ممکن بوده به نام خود ثبت کردهاند. پس در پی ثبت رکورد جدید هم نباشید!
در ورزش هم از مدتها پیش انواع و اقسام اتفاقات افتاده. انواع گلها به ثمر رسیده. انواع استادیومها یا روشهای تصویربرداری معرفی شده. فکر میکنم در فوتبال فقط یک قلم گل هنوز به ثمر نرسیده. آنهم عبارت از این است که "علی بیرو" توپ را از محوطهی جریمهی خودی جلو پایش بیندازد و شروع به روپایی زدن و دریبل سرپای بازیکنان حریف تا محوطهی جریمهی مقابل کرده و در نهایت توپ را به گل تبدیل کند. فکر میکنم ما همه مدل گل دیدهایم. گل مارادونا با دریبلینگ نصف زمین بازی، انواع گلهای قیچی برگردان، گل ضربهی عقرب و ... . فکر میکنم تنها گونه گلی که به ثمر نرسیده، همین گلی باشد که ممکن است بیرانوند بزند. گلی که چه بسا در همین جام جهانی آینده (جام جهانی 2026) با آنالیزی که امیر قلعه نوی، مربی محترم تیم ملی از حریفان دارد، در نهایت به ثمر برسد.
میبینید؟ چیزی نمانده که قبلاً انجام نشده باشد. بیخود هیجان زده نباشید و سودای عملی کردن هیچ فکر بکری را در سر نپرورانید. در این دنیای پرآشوب از خیلی وقت پیشتر همهی راههای ممکن طی شده. در این دنیا حتی اگر آدم خودش را بکشد، باز هم کار مهمی نکرده! شاید فقط یک مسیر باقی مانده. مسیری که هیچ کس جرئت پیمودنش را نداشته. مسیری که جسارتی بیش از حرکات آکروباتیک رکوردشکنان گینس را میطلبد. مسیری تحت عنوان مبارزه. مسیری برای دگرگونی. مسیری برای سقوط حکومت. "صراط مستقیم". آیا کسی هست که این مسیر را در پیش گیرد؟