سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با فرا رسیدن روزهای مشهور به ولادت پیامبر، شاهد بوده‌ایم که بار دیگر سر و صداهای زیادی در میان حاکمان ایران و فضای رسانه‌ای این کشور در ارتباط با آن‌چه "وحدت" نامیده می‌شود، در گرفته. قضیه به اوایل انقلاب بر می‌گردد که خمینی، رهبر وقت جمهوری ایران، فاصله‌ی بین ولادت پیامبر از دیدگاه اهل سنت و شیعیان را، هفته‌ی وحدت می‌نامد. اما باید توجه داشت که وحدت بین مسلمانان با زبان و ادعا حاصل نمی‌شود و باید دید مثلاً همین جمهوری ایران در عمل در زمینه‌ی وحدت مسلمانان چه کارنامه‌ای داشته. در حقیقت با پیروزی انقلاب و با گذشت زمان، همواره کارنامه‌ی حکومت تازه شکل گرفته در خصوص شکاف بین مسلمین، سیاه و سیاه‌تر می‌شده. مهم‌ترین مشکل تبعیض‌های غیر قابل توجیهی است که حکومت در خصوص جمعیت اهل سنت ساکن در ایران روا می‌دارد. حکومت عملاً اهل سنت را به شهروندان درجه 2 تبدیل می‌کند. از طرفی با وجودی که در دهه‌ی شصت حکومت در مورد بحث درگذشت فاطمه‌ی زهرا که دختر پیامبر اعلام شده، محافظه کارتر است و در تقویم‌های رسمی ایران، درگذشت او را صرفاً وفات یا رحلت می‌نامد، در تقویم‌های سال‌های بعد بی پروا درگذشت او را در تقویم‌ها "شهادت" می‌نامد. و تریبون‌های رسمی حکومت هم بی پروا یک شخصیت مذهبی مورد احترام اهل سنت، یعنی عمر را آشکار به قتل فاطمه‌ی زهرا متهم می‌کنند.

جالب است بدانید که در تقویم‌های دهه‌ی شصت، درگذشت خود پیامبر، "شهادت" خوانده شده و قاتل ایشان هم در تریبون‌ها یک فرد یهودی معرفی می‌شده و پس از آن صرفاً صحبت از "رحلت" پیامبر مطرح است.

از طرف دیگر در طول دوره‌ی حاکمیت روحانیون شیعه بر ایران، همواره تبلیغات وسیعی بر ضد شخصیت‌های مذهبی مورد احترام اهل سنت در جریان بوده. شنیده‌ام که در فضای غیر رسمی‌تر حتی در سالمرگ عمر بن خطاب، روحانیون شیعه، عمامه به سر و عبا بر دوش، در مراسم‌هایی علناً می‌رقصند!

در سال‌های ابتدایی دهه‌ی 70، حکومت ایران در تعرضی آشکار به مقدسات اهل سنت، یک مسجد متعلق به آنان را در شهر مشهد، شبانه تخریب کرده و بالفور به جای آن یک پارک می‌سازد. تخریب یک مسجد، متعلق به هر مذهبی که باشد، از دید فقه شیعه هم یک جنایت هولناک محسوب می‌شود. در پی این گستاخی است که گروه مجاهدان افغان-عرب، موسوم به طالبان، حمله‌ای را به "حرم امام رضا" در مشهد ترتیب می‌دهد و در آن‌جا بمب گذاری می‌کند.

همان‌طور که می‌بینید، آن‌چه در عمل در ایران در جریان است، هیچ شباهتی به وحدت ندارد و بلکه آشکارا یک خصومت تمام عیار است. موارد متعددی از عملیات‌های تروریستی از هر دو گروه سنی و شیعه بر ضد دیگری در تاریخ جمهوری ایران به ثبت رسیده. حکومت در عمل کم‌ترین احترامی برای سنی‌ها قائل نیست. تبعیض صدای تمام سنی‌ها را درآورده. و در این شرایط، حکومت مزورانه مدام اسم "وحدت" را به زبان می‌آورد.

من فکر می‌کنم این‌که هر سال صرفاً کله گنده‌های دو مذهب شیعه و سنی، دیداری را با رهبر معظم انقلاب ترتیب داده و در آن مکرراً اسم وحدت ببرند، به وحدت منجر نمی‌شود.


نوشته شده در  شنبه 103/6/31ساعت  9:38 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درندگی
فهمیدگی
نان و دلقک
سنگ پای ازغد
لانه نه، آن جا سگدانی بود
سیاست داخلی
[عناوین آرشیوشده]