سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دقایقی از مشاهده‌ی فیلمی به نام "سازش"، ساخته‌ی سال 1353، به کارگردانی محمد متوسلانی، توسط من می‌گذرد. سطح فیلم بالا بود. آن‌قدر بالا که ردیفی از فیلم‌ها و سریال‌های پس از انقلاب که من دیده‌ام و از جای جای این فیلم ایده گرفته‌اند، اکنون دارند در ذهنم رژه می‌روند. فیلم که در ظاهر کمدی است، در واقع یک فیلم روشنفکری است. بهروز وثوقی، شخص اول فیلم، عالی بازی می‌کند. آهنگسازی جالب توجه است. ضمن این‌که افراد قبل از انقلاب به هیچ وجه، آن‌طور که در تلویزیون‌های لس‌آنجلسی به نظر می‌رسد، عقب مانده نبوده‌اند؛ بلکه فوق‌العاده زیرک هم بوده‌اند.

ایده‌ی مستخدم زنی که متهم به دزدی از خانه‌ی ارباب می‌شود و در ضمن سقط جنین او، در فیلم "جدایی نادر از سیمین"، اثر اصغر فرهادی، تقلید شده. ایده‌ی زهر خوردن و به کما رفتن یک زن بر اثر مسئله‌ی عشقی در فیلم "گذشته" از همین کارگردان تقلید شده. ایده‌ی زن روسپی مشخصاً در فیلم "فروشنده" از فرهادی تکرار شده. ضمن این‌که بازیگر تئاتر بودن شخصیت اصلی فیلم به طرزی ناشیانه از سوی فرهادی در فیلم فروشنده تقلید شده.

سریال‌ "مرد هزار چهره" به ویژه در اپیزود مربوط به پزشک از خارج برگشته، نمونه‌ی بارز سریالی است که از این فیلم تقلید کرده.

در فیلم سینمایی "دل شکسته" به بازیگری شهاب حسینی و خسرو شکیبایی، به وضوح ایده‌ی مرد ظاهراً زاهدی که در یک باغ به فسق و فجور مشغول است، تکرار شده.

من فیلم‌های ایرانی زیادی ندیده‌ام. مطمئناً افراد بیش‌تری در فیلم‌ها و سریال‌های بیش‌تری از همین فیلم "سازش" تقلید کرده‌اند. و با اطمینان بالاتر، باید گفت فیلم‌های قبل از انقلاب آن‌قدر فاخر بوده‌اند که پس از انقلاب مدام از آن‌ها تقلید می‌شده.

 

پی نوشت: من اساساً با فیلم مخالفم و اعتقاد دارم که فیلم در بهترین حالت چیزی جز قصه گفتن برای سرگرم کردن بشر نیست. منتها در یک کشور نسبتاً پیشرفته مثل ایران آن‌روز، افراد برای همین قصه گفتن هم ایده‌های خاص خود را داشته‌اند. و در ایران امروز افراد برای قصه سر هم کردن هم از دیگران "تقلید" می‌کنند.

پی نوشت 2: با قدری بررسی، اکنون احتمال می‌دهم ایران در زمان رژیم سابق از لحاظ پیشرفت چیزی مثل قطر یا حتی امارات امروز بوده. یعنی نزدیک به پیشرفته بوده. از طرفی با توجه به بررسی‌ها می‌توانم به ضرس قاطع بگویم که "هنر نزد ایرانیان است و بس". همین فیلم "سازش" را فردی مثل اسکورسسی یا دیگر آمریکایی‌ها هم نمی‌توانند بسازند. این فیلم را مقایسه کنید با فیلم مشهور "راننده تاکسی" از اسکورسسی، چرا که درون‌مایه و فضاهای مشابه دارند؛ تصدیق می‌کنید که فیلم ایرانی یک لول بالاتر است.


نوشته شده در  جمعه 103/6/2ساعت  3:30 صبح  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درندگی
فهمیدگی
نان و دلقک
سنگ پای ازغد
لانه نه، آن جا سگدانی بود
سیاست داخلی
[عناوین آرشیوشده]