هر دم از این رهگذار رهگذری میرود – از صف مردان مرد پیسپری میرود
عرصه نگردد تهی، گرچه ز همسنگران – گه جگری میدرند گاه سری میرود
(حمید سبزواری)
در ابتدا شهادت یکی دیگر از عناصر مقاومت را خدمت امام عصر (ارواحنا له الفداء) تبریک و تسلیت عرض میکنم.
وقتی به چهلمین سالگرد انقلاب 57 رسیدیم، سؤال اصلی این بود که بعد از 40 سال مردم ایران به چه رسیدهاند. این انقلاب برای آنان چه دستاوردی داشته. چه تغییر مفیدی در ایران رخ داده و ... .
اما همه شاهد بودیم که مقام معظم رهبری بدون اینکه تمایل نشان دهد که چنین سؤالاتی اصلاً مطرح گردد، با خونسردی و طیب خاطر، به طور تلویحی گذشته را گام اول نامیده و از آغاز "گام دوم" انقلاب سخن راند!
و این یعنی فرار به جلو! معظم له با این ترفند همهی سؤالات ناظران را در خصوص کارآمدی حکومت خود، در نطفه خفه کردند. ایشان به جای اینکه حتی به روی خود بیاورند که ایران را در طی 40 سال به چه کثافتی اداره کردهاند و نسبت به قبل از آن به چه منجلابی فرو بردهاند، وانمود کردند که همه چیز اوکی است و ایشان در مسیر اعتلای کشورشان از این پس گام دوم را بر خواهند داشت.
به هر حال سؤالی که پس از بیانیهی گام دوم رهبر معظم انقلاب در ذهن هر ایرانی ممکن بود نقش ببندد، این بود که با این سرعتی که ایشان قدم بر میدارند، چند هزار سال دیگر زمان لازم است که ایران به مقصد برسد؟!
از طرفی یادم هست در زمان حسن روحانی، دولت چندین "گام" در راستای کاهش تعهدات برجامی برداشت. ظرف چند ماه، ما تلویزیون را که روشن میکردیم، میشنیدیم که مثلاً دولت تصمیم گرفته گام چندم کاهش تعهدات برجامی را هم بردارد. سؤال این بود که دولت در آن مسیر کذایی قرار است چند قدم بردارد. به هر حال کرونا شد و آقای حسن روحانی و کابینه از مسیر خطرناک کاهش تعهدات برجامی قسر در رفتند. به عبارتی برای سه سال به بهانهی کرونا دیگر بحثی از کاهش آن تعهدات به میان نیامد.
از طرفی اکنون سالهاست که مقام معظم رهبری نام سال جدید هجری شمسی را "تولید" میگذارند. من فکر میکنم ایشان در این زمینه خیلی گستاخ هستند و اگر پایش بیفتد، با وجود مسخرگی این رفتار دور از شأن یک حاکم، تا 36 سال بعد هم نام سال نو را "تولید" خواهند گذاشت. و ککشان هم نخواهد گزید.
از همهی اینها بگذریم. در مقطعی قرار داریم که صحبت از عملیات "وعدهی صادق 2" ایران را در بر گرفته. و این عملیات هم در ادامهی سایر مراحل انتقام گیری از ایادی استکبار اکنون موضوعیت یافته. و سؤال اینجاست: قرار است چند عملیات انتقامی صورت پذیرد. یعنی در شرایطی که تا دری به تخته میخورد، به جای آنکه سران حکومت سعی کنند حتی تا حدی مسئله را توضیح دهند، بلافاصله دم از "انتقام" میزنند، اصلاً معلوم هست این عملیاتهای خسته کننده کی قرار است به یک سرانجام مشخص برسد؟
شخصاً یک توصیه برای سران جمهوری ایران دارم. ببینید: مرگ یک بار و شیون هم یک بار. اگر قرار است جنگ راه بیندازید، این قدر لفتش ندهید و ناز و ادا نکنید. این قدر افکار عمومی و خصوصی را با تابوی جنگ تهدید نکنید. میدانید که جنگ آخرین اشتباه شماست. اکنون دههی شصت نیست که شما بتوانید ملت قهرمان خود را برای جنگ بسیج کنید. ولی اگر میخواهید اشتباه کنید، این گوی و این میدان. با افکار بازی بازی نکنید. این ترفند تکراری شده. اگر میخواهید اسرائیل را بزنید، با موشک، با بمب اتم، با بمب شیمیایی یا هر چیزی دیگر، دیگر دست دست نکنید. یک بار برای همیشه عمل کنید. باور کنید قصهی عملیاتهای نظامی محدود خیلی حوصله سر بر شده. اگر میخواهید کاری بکنید، یک اقدام جدی بکنید. و البته، مرد باشید و پای لرزش هم بنشینید.