سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باخبر شدم که بی‌بی‌سی فارسی دست کم در وب سایت اینترنتی‌اش بدجوری پیگیر استفاده‌ی مسعود پزشکیان، "رئیس جمهور بالقوه‌ی ایران"، از لفظ "اعدام" در مناظرات انتخاباتی شده.

بی‌بی‌سی این موضع پزشکیان را نوعی تلاش برای عادی سازی بحث در مورد این "مجازات" دانسته.

اما جالب آن‌که مقاله‌ی بی‌بی‌سی در این خصوص بسیار بسیار مفصل‌تر از اشاره‌ی کوتاه پزشکیان به این واژه، موشکافانه تک تک اجزای این رویه‌ی شوم حکومتی را مورد تجزیه تحلیل قرار می‌دهد.

خواهش می‌کنم مقاله‌ی بی‌بی‌سی را بخوانید. با جمله به جمله‌اش تهوع می‌گیرید؛ و متعجب می‌شوید که یک رسانه‌ی "متمدن" و "دموکراتیک" چه قدر ساده و با طیب خاطر دست به کاربرد چنین عبارت هولناکی می‌زند. گویی از شکلات بحث می‌کند. معروف است که فیلم "Good Fellas" ساخته‌ی دهه‌ی 1990 آمریکا در استفاده از واژه‌ی f رکورددار است. حالا می‌بینم بی‌بی‌سی فارسی هر وقت بحث ا ع د ا م را پیش می‌کشد، رکورد تازه‌ای را می‌شکند.

این در حالی است که این رسانه مدعی دشمنی با چنین روش بی‌شرمانه‌ای است.

جالب توجه آن‌که اعدام فقط در تصورات وجود دارد و فرد فهیم، و نه گر گوری‌های ساکن ایران را، صرفاً در خیالات مورد آزار قرار می‌دهد. اما به هر حال اگر شما هم دوست دارید قدری وارد وادی فهم شوید، باید بدانید که حتی تصور قدری جزئی گرایانه‌ی یک مورد اعدام، انسان را تا یک ماه بی خواب و خور می‌کند. و حال آن‌که بی‌بی‌سی مدعی است جمهوری ایران ده‌ها هزار اعدام در تاریخش مرتکب شده. و البته بازخواست هم نشده! و بی‌بی‌سی هم اصرار دارد صرفاً باید خبر آن را منتشر کند و به عنوان یک "رسانه‌ی بی طرف" کاری به کار سیاستمداران در این خصوص ندارد.

به هر حال اعدام یک نمایش وقیحانه است. اما فقط یک نمایش است. سؤالی که من می‌خواهم در این‌جا مطرح کنم و در واقع باید سؤال دست کم نخبگان ایرانی هم باشد، این‌که چنین نمایشی با چه مکانیسم مشخصی عملی می‌شود (؟). فکرش را بکنید فردی را می‌گیرند، در خیابان، پس از قرائت حکم و تلاوت کلام الله مجید در روز روشن و جلو چشم خلق دار می‌زنند. حتی شنیده‌ام که در این مواقع گاهی چند خیابان آن‌ورتر تاکسی دارها فریاد می‌زنند: فلان جا اعدام است؛ نمی‌بینید؟ و مردم فرهیخته‌ی ایران را با تبلیغات سوار می‌کنند تا صحنه را از دست ندهند.

و سؤال این است: این نمایش با چه ساز و کاری امکان پذیر می‌شود؟ یعنی این فردی را که "در ملأ عام" دار می‌زنند، از کجا آورده‌اند؟ اصلاً آیا او یک آدم است؟ آدم آهنی است؟ حیوان است؟ جن است؟ موجود فضایی است؟

در یک کلام، این چشم بندی چه طور ممکن می‌شود؟

و مشکل دقیقاً این است که کسی در این خصوص از خود سؤال نمی‌کند. من که به قدرت ماورای طبیعی حکومت اعتقاد راسخ دارم.


نوشته شده در  پنج شنبه 103/4/14ساعت  3:55 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درندگی
فهمیدگی
نان و دلقک
سنگ پای ازغد
لانه نه، آن جا سگدانی بود
سیاست داخلی
[عناوین آرشیوشده]