تلاش حکومت در زمینهی ورزش مثل اکثر زمینههای دیگر همواره بر مبنای خلق موقعیتهای احساسی است. آنها با تحریک احساسات مخاطبان، توجهات را جلب کرده و فرصت اندیشیدن را از فرد میگیرند.
همین "یامال"، نابغهی 16 سالهی اسپانیایی در یورو 24 را در نظر بگیرید. کاری ندارم که او واقعاً چند ساله است؛ ولی هر ناظری با تماشای بازی او در همین سه مسابقهی تعیین شدهی اسپانیا تا اینجای جام، به راحتی پی میبرد که او نسبت به سایر بازیکنان این تیم بسیار ضعیفتر است. به هر حال با ماستمالی گزارشگران، این ضعف در نزد بیننده کتمان میشود. ولی سؤال این است که دلیل رو کردن چنین برگههایی از سوی حاکمان چیست. این بازیکن آشکارا ضعیف است، اما اصرار بر به کار گرفتن او برای چیست؟
پاسخ این است که حکومت سعی در خلق درام دارد. آنها فقط میخواهند یک رکورد دیگر را بشکنند. رکورد جوانترین بازیکن تاریخ را! هر چند رفتارهای چنین بازیکنی در مقایسه با سایرین آشکارا کودکانه به نظر بیاید.
جود بلینگام را در نظر بگیرید. فصل گذشته هر وقت در بازیهای کمتر تبانی شده، کار برای مادرید گره میخورد، مربی آنها بلافاصله او را بیرون میکشید. چرا؟ چون او آشکارا ضعیف است. اما حکومت او را حسابی در نزد افکار بزرگ کرده. صرفاً به خاطر اینکه یک پدیدهی تازه را در دنیای فوتبال معرفی کند.
خنده دار است؛ اما آیا میدانید که جیان لوییجی بوفون از 17 سالگی دروازهبان اول تیم ملی ایتالیا بوده؟! چرا؟ برای شکستن رکورد جوانترین. و او البته با اصرار حاکمان دو سه دهه بعدتر، رکورد پیرترین را هم شکسته! و از نظر یکی از گزارشگران سابق تلویزیون، یعنی آقای مزدک میرزایی، از آنجا که این همه مدت سطح بالا بازی کرده (!)، باید عنوان بهترین دروازهبان تاریخ را به او داد!!! همهی اینها در حالی است که این بازیکن با وجود دوپینگ، همواره صرفاً یک دروازهبان متوسط بوده.
زمانی هم یادم میآید که رسانهها از یک پدیدهی آلمانی به نام توماس مولر پرده برداشته بودند. قشنگ یادم است که اولین بازی او را که در تلویزیون دیدم، آقای حمید رضا صدر، مفسر مرحوم تلویزیون، در کنار آقای جاودانی مشغول بحث دربارهی مسابقهای بودند که او بازی کرده بود. مولر را لویی فان خال کشف کرده بود. بازی هم در چارچوب لیگ قهرمانان اروپا بین بایرن و یوونتوس در ورزشگاه مونیخ بود. صدر هم طبق معمول مشغول روده درازی در مورد کیفیت یوونتوس بود. چرا که ایرانیها از آلمان متنفرند! اما بالأخره آقای جاودانی از این همه یک جانبه نگری خسته شد و از صدر خواست قدری هم در مورد بایرن حرف بزند. و نظر کارشناسی صدر از این قرار بود: "در بایرن هم، من برای "تاماس" مولر احترام زیادی قائلم". و منظورش از "تاماس" هم، همان توماس خودمان است که آقای صدر به انگلیسی تلفظش میکرد!
به هر حال بلافاصله این سؤال در ذهن من شکل گرفت که: مولر که چندان فوق العاده نیست؛ چرا این همه از او حرف میزنند؟ این در حالی بود که فقط یک بازی او را دیده بودم و تجربهام هم در فوتبال خیلی پایین بود. به هر حال واضح بود که مولر بازیکن فوق العادهای نیست. ولی چرا این قدر سر و صدا به پا کرده بود؟ دقیقاً به این دلیل که توجهات جلب شود.
به هر حال حکومت هیچ علاقهای به انصاف در زمینهی برجسته کردن ورزشکاران ندارد و فقط از سر یک هوس گذرا و به منظور یک نمایش دراماتیک، عدهای را بزرگ میکند. نگرانم نکند اگر همین روند ادامه یابد، چندی بعد مثلاً یک پدیدهی 12 ساله در مسابقات جام جهانی فوتبال ظهور کند.