باید یادآوری کنم که وقتی از تاکتیک در فوتبال یا هر ورزش دیگری سخن گفته میشود، بحث فقط مربوط به جمهوری آلمان نیست. در واقع تاکتیک و نظم نیاز ضروری ورزشها و به ویژه فوتبال است. بدون تاکتیک هیچ موفقیتی بدون تقلب حاصل نخواهد شد. مثلاً اگر شما بهترین بازیکنان جهان را در یک تیم جمع کنید (بازیکنانی که واقعاً بهترین هستند؛ نه افرادی مثل مسی و رونالدو!) ولی برای آنها مربی انتخاب نکنید و آنها را به مصاف تیمی با یک مربی متوسط از بوندسلیگای 2 یا دستهی قهرمانی انگلستان بفرستید، مطمئن باشید که ستارگان شما با 4 گل خواهند باخت. پس همهی تیمهای ورزشی نیاز به برنامه، تاکتیک و نظم دارند و آنچه فرق تیمها را تعیین میکند، میزان نظم آنهاست. این یک نکتهی حیاتی است.
اما بهترین تاکتیکها در آلمان شکل میگیرند. من به آنها علاقه ندارم؛ ولی آنها بهترین هستند. بازی افتتاحیهی بوندسلیگا در فصل جاری که از تلویزیون جمهوری ایران پخش شد، حسابی به دل من نشست. آنها حتی پاسگاریهای خندهدار دور و بر دروازه را هم از نو تعریف کرده و تبدیل به یک استراتژی کرده بودند.
به هر حال با ایجاد آگاهی نسبت به تظاهر جمهوری آلمان به مبارزه، در ورزش هم صفبندیهای تازهای به وجود آمده. من لازم میدانم به افراد واقعبین و خیرخواه در سراسر جهان هشدار دهم که هرگز به حاکمان جمهوری آلمان اعتماد ندارم و اتفاقات غیرقابل بازگویی زیادی بین من و آنها رخ داده که جای هیچ تردیدی در خصوص "سگ زرد" بودن آنها باقی نگذاشته. اما در ورزش من به ذکر دو مدرک مستند در این خصوص خواهم پرداخت. به عنوان مثال اول توجه داشته باشید که در جام جهانی فوتبالی که در خاک ایتالیا برگزار شده (سال 1990)، با مهندسیها آلمان قهرمان شده و ایتالیا سوم؛ و در جام جهانی که در خاک آلمان برگزار شده (سال 2006)، ایتالیا قهرمان شده و آلمان سوم. چنین رخدادهایی نمیتواند تصادفی باشد و فقط نشانگر تلاش حاکمان برای بازی با افکار عمومی و به ویژه بازی دادن عواملشان است. مثال دوم هم برمیگردد به جام جهانی سال 2010 که تصمیم رئوس حکومت مبنی بر قهرمانی اسپانیا بود و تلاش دول محور و به طور مشخص سوئیس و آلمان که در این رقابتها حریف اسپانیا شده بودند، نیز قهرمان کردن اسپانیا به شکلی دراماتیک بود. یعنی "محور" همراستا با حکومت جهانی زمینهی قهرمانی اسپانیا را بدون هیچ توجیه مبارزاتی فراهم کرد. جالب آنکه در آن مسابقات بازیهای تعیین کننده مورد "پیشبینی" هم قرار میگرفت؛ آن هم توسط یک اختاپوس. به هر حال همه چیز از یک همکاری حکایت دارد.
پینوشت: شایان ذکر است که در میانهی همهی این بلواها، دغدغهی یک عده همواره این است که نکند خدای نکرده یک وقت به کسی بیاحترامی صورت پذیرفته باشد!