سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روند اتفاقات فقط آدم را مجاب می‌کند که آب جداً دارد سر بالا می‌رود. من 45 دقیقه‌ی تمام حرف می‌زنم و به فاصله‌ی 45 دقیقه شبکه‌ی 4 تلویزیون که شبکه‌ی فرهیختگان است، یک برنامه‌ی ترکیبی ضبط شده پخش می‌کند و ضمن ایراد گرفتن از 30 ثانیه حرف‌های من مدعی می‌شود رستاخیز به پا شده.

به اوج بی‌سوادی شاعر میزبان این برنامه‌ی ترکیبی تأسف می‌خورم. و جداً حیرت زده‌ام که در این فاصله چه طور می‌توان چنین برنامه‌ی مفصلی را ضبط کرد و مجوز پخشش را هم گرفت.

به مخاطب فهمیده یادآوری می‌کنم که از نظر من یک کلام فاخر علاوه بر انتقال مفاهیم بلند، باید فرم زیبایی داشته باشد. در شعر، فرم عمدتاً با صنایع ادبی به دست می‌آید. ارتباط معنایی کلمات با یکدیگر یک ترفند کاری است. در مورد حافظ من حتی در ابیات بسیار ساده‌ی او هم ارتباط معنایی بین کلمات را مشاهده می‌کنم. مثلاً بیت فوق العاده ساده‌ی زیر را در نظر بگیرید:

گر در سرت هوای وصال است حافظا - باید که خاک درگه اهل هنر شوی

من در این بیت بین "سر" و "درگه" از یک‌سو و "هوا" و "خاک" از سوی دیگر تضاد می‌بینم. شاعر می‌گوید: "گر در سرت هواست، باید خاک درگه شوی" و "اگر در سرت هواست، باید خاک درگه شوی".

امیدورام دو زاری شاعر نامبرده افتاده باشد. و جای بسی خرسندی است که من تمام سعی خود را می‌کنم از مسائل پیچیده برای امثال وی استفاده نکنم؛ و الا چه رستاخیزهایی به پا می‌شد!


نوشته شده در  پنج شنبه 102/5/26ساعت  5:1 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درندگی
فهمیدگی
نان و دلقک
سنگ پای ازغد
لانه نه، آن جا سگدانی بود
سیاست داخلی
[عناوین آرشیوشده]