محسن کدیور یکی از هزاران هزار مخالف ظاهری حکومت جمهوری ایران است که در خارج کشور مشغول فعالیت هستند. او در اصل روحانی است (= آخوند - با پوزش از روحانیونی که محترم هستند) اما در خارج کشور ترجیح میدهد لباس روحانیت نپوشد و با کت و شلوار در انظار حاضر شود. به تازگی پی بردهام او با تحصیل در حوزهی علمیهی قم مدرکی معادل دکترا اخذ کرده و از همین رو خود را "دکتر محسن کدیور" مینامد.
اما در میان همهی مخالفان صوری حکومت جمهوری ایران، این آقای کدیور به طور ویژه و به طرز حیرت انگیزی پرروست. میتوانم قاطعانه بگویم من کسی را به پررویی او سراغ ندارم. به عنوان مثال او به طرزی گستاخانه مصر است که "کرونا" یکی از شرارتهای خداست!!! او این اعتقاد خود را در رشته مقالاتی که در وب سایت شخصیاش تحت عنوان "خدا و شر" منتشر نموده، البته به طور غیر مستقیم، مطرح میکند. خوانندهی محترم استحضار دارد که "کرونا" اصلاً وجود خارجی ندارد؛ چه برسد به این که طبق ادعای ترامپ زیر سر چین باشد یا طبق ادعای مقام معظم رهبری "کار خودشان" باشد و یا طبق ادعای آقای کدیور کار خدا باشد!!! میبینید که در این میان از همه پرروتر همین آقای کدیور است.
البته هر که نداند، من یکی میدانم که در تمام این دنیای بزرگ کمتر آدم عادی پیدا میشود که دیدگاههای فردی مثل آقای کدیور را دنبال کند و یا حتی او را بشناسد. در واقع هدف وی از پیش کشیدن چنین بحثهایی، افکار عمومی نیست و او مثل خیلی افراد بی نام و نشان دیگر صرفاً میکوشد خود را در میان سایر حیوانات حکومت مطرح نموده، با آنها مشغول بازی شود و در میان همهی روشهای زیستن، بدین ترتیب روزگار بگذراند.
به هر حال فکر میکنم علاوه بر حیوانات سیستم، این فقط من هستم که در تمام این دنیای بزرگ گاه گداری از اظهار فضلهای آقای کدیور مستفیض میشوم و حتی مبارزان واقعی هم خیلی به ایشان محل نمیگذارند.
اما آنچه فردی مثل کدیور را تا این اندازه گستاخ کرده، فقط میتواند آسوده خاطری او از هر گونه انتقاد باشد. در واقع وقتی هیچ کس پیدا نشود نظرات او را به چالش بکشد، او هر روز ادعاهای تازهتری را مطرح میکند.
اخیراً با مرور وب سایت کدیور پی بردم او توجه ویژهای به بحث "اعدام" دارد و در این مورد مقالات زیادی نوشته. جدیدترین مقالهاش در این مورد چنین چکیدهای دارد: اعدامها در ایران به دلیل قصاص (75 درصد)، حدود شرعی (کم تر از 10 درصد) و مواد مخدر (حدود 12 درصد) انجام میشوند. قصد دارم در این مورد قدری صحبت کنم و یک بار دیگر اوج گستاخی چنین موجودی را متذکر شوم. با آماری که او ارائه داده و من با این همه پیگیری در این زمینه در طول بیش از 15 سال از احدی نشنیدهام، خواننده مجاب خواهد شد که 75+12 درصد اعدامها در ایران کاملاً عادلانه هستند و فقط چیزی کمتر از 10 درصد آنها محل مناقشه است؛ مناقشهای که کدیور در طول مقالهاش به آن پرداخته و باز هم، البته به طور غیر مستقیم، گناه قضیه را به گردن اسلام و خدا، و نه مقام معظم رهبری، انداخته. بدین ترتیب این منتقد خود خواندهی مقام معظم رهبری، نقش او را در بحث "اعدام" بسیار کم رنگ جلوه میدهد. اما از آنجا که کدیور، مقام معظم رهبری، سیاستمداران چینی و روس و کلاً هر بنی بشری که در این دنیا دسترسی به تریبون دارد، خود را مخالف آمریکا معرفی میکنند، حقیر به دلیل مخالفت واقعی با آمریکا و کدورت خاطر از تمامی این مخالفان جعلی، آمار اعدام در همین آمریکا را به سمع و نظر این عده میرسانم: در آمریکا 100 درصد اعدامها به دلیل قصاص است؛ و این یعنی حداقل 10 درصد بهتر از دلقکهای حکومت جمهوری ایران!
اما از شما چه پنهان، "اعدام" هم یک بازی شوم و دردناک و دروغین و مبتذل و شرورانه و حیله گرانه و وحشیانه و جنون آمیز و هیولایی و ... دیگر علیا حضرت (همان آمریکا) و سگان زیر دست اوست (مثل مقام معظم رهبری و البته خود کدیور) و به هیچ وجه واقعیت ندارد. و در گستاخی کدیور همین بس که بیشرمانه به چنین بحثهایی که واقعیت خارجی ندارند، دامن میزند تا در معیت سایرین جامعه را آزرده خاطر و رنجور نموده و به بازی بگیرد. اگر روزی شنیدید این اژدهاها جرأت کردهاند یک پشه را اعدام کنند، من یکی مبارزه را کنار میگذارم!
پی نوشت: اکنون سال 1403 است. احتمال میدهم که در حال حاضر کدیور هم از رو رفته باشد؛ ولی استاد رحیم پور نه.
همین الآن با جستجو در اینترنت پی بردم که درصد اعدام برای مواد مخدر در سالهای مختلف بین 56 تا 93 درصد متغیر بوده. معلوم نیست آمار کدیور از کجا آمده.