سفارش تبلیغ
صبا ویژن

(توضیح: نکاتی که در این جا مورد اشاره قرار می گیرند، نظر شخصی این جانب هستند که با توجه به دانش قرآنی و به ویژه دانش عربی بسیار محدود استنباط شده اند. احتمال اشتباه در آن ها بسیار زیاد است و من ادعایی در مورد صحت آن ها ندارم. از خوانندگان محترم تقاضا دارم قصور احتمالی این جانب را ببخشند و با طرح دیدگاه اشتباهات مرا گوشزد کنند. هم چنین لازم به ذکر است به دلیل تجربه ی پایین در این زمینه ممکن است توضیحات من به خوبی مفهوم نباشند. باز هم از خواننده ی محترم پوزش خواسته و درخواست می کنم با مرور چندین باره ی نظرات من مقصود مرا بهتر درک کند.)

1. سوره ی فلق (113) آیات 1و 2: آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم . قل اعوذ برب الفلق . من شر ما خلق
(ترجمه ی غالب: به نام خدای بخشنده ی مهربان . بگو به پروردگار بامدادان پناه می برم . از شر هر آن چه آفریده)
نظر بنده این است که آیه ی دوم می تواند به صورت: "از شر آن چه خود او آفریده" ترجمه و تفسیر شود. در واقع از نظر این جانب در این آیه با تأکید بر این که خداوند خود خالق همه چیز است (حتی شرور)، به پیامبر و هر خواننده ای اطمینان داده می شود خود او هم بر آن سیطره داشته و قادر به کنترل آن است. به عنوان یک مثال در همین رابطه آیه ی 9 سوره ی مزمل (73) را در نظر بگیرید: رب المشرق و المغرب لا اله الا هو فاتخذه وکیلا. در این آیه به پیامبر اطمینان داده می شود که پروردگار شرق و غرب که جز او خدایی نیست، قادر به پشتیبانی ایشان است.

2. سوره ی تین (95) آیات 7 و 8 (آیات پایانی): آمده است: فما یکذبک بعد بالدین . الیس الله باحکم الحاکمین
(ترجمه ی غالب: با این همه چه چیز باعث می شود تو آیین را تکذیب کنی؟ . آیا خدا بهترین حکم کننده نیست؟)
در سوره ی اول قرآن کریم "دین" به معنی "عقوبت" آمده و من فکر می کنم در این سوره هم بهتر است از همین معنی استفاده شود. معنا ندارد که از پیامبر خواسته شود آیین را تکذیب نکند. ارتباط معنایی با آیات قبل و بعد هم مؤید صحت استفاده از معنای "عقوبت" برای واژه ی "دین" است. در آیات قبل از پاداش و کیفر صحبت شده (اسفل سافلین - اجر غیر ممنون) و در آیه ی بعد هم از حکم کردن بحث شده. من فکر می کنم بهتر است این طور معنی کنیم: با این همه چه چیز تو را نسبت به عقوبت به تکذیب وا می دارد؟ . آیا خدا بهترین حکم کننده نیست؟

3. سوره ی ماعون (107) آیات 1 و 2: آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم . ا رایت الذی یکذب بالدین . فذلک الذی یدع الیتیم
(ترجمه ی غالب: به نام خدای بخشنده ی مهربان . آیا آن که را آیین را تکذیب می کند، دیدی؟ . او کسی است که یتیم را از خود می راند) من فکر می کنم بهتر است این گونه ترجمه شود: آیا آن که را عقوبت را تکذیب می کند، دیدی؟ همان که یتیم را از خود می راند.

4. سوره ی نحل (16) آیه ی 71: خواهش می کنم آیه و ترجمه ی آن را خود مطالعه کنید. اما این آیه شباهت عجیبی به ایده ی کمونیسم دارد. در واقع ایده ی کمونیسم شباهت عجیبی به این آیه دارد. در آیه از برتری مالی یک عده بر دیگران بحث شده، رابطه ی ارباب و خدمتکار در آن یادآور رابطه ی کارفرما و کارگر در کمونیسم است و در نهایت از تساوی مالی صحبت شده. از نظر من بعید نیست ایده ی اولیه ی کمونیسم از همین آیه ی قرآنی گرفته شده باشد.


نوشته شده در  چهارشنبه 100/7/14ساعت  12:21 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()

هفت سال پیش، سال 93، در حین برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال در برزیل متوجه شدم تیم فوتبال هلند دوپینگ می کند. نتیجه ی عجیب آن ها برابر اسپانیا به خاطر دوپینگ بود. آن ها پنج گل به اسپانیا زدند. سرم داشت سوت می کشید. از قبل مطمئن شده بودم فساد در فوتبال زیاد است؛ اما اصلاً احتمال نمی دادم دامنه ی فساد تا معتبرترین مسابقات، یعنی جام جهانی هم گسترده باشد.

از سر عصبانیت، به عنوان یک دیدگاه، در وب سایت گل (گل دات کام)، به حقیقت اشاره کردم. و ... واکنش سایر کاربران وب سایت به دیدگاه من حیرت انگیز بود. آن ها با عصبانیتی بیش تر از من دیدگاهم را رد می کردند و حتی بدتر، آن را مسخره می کردند!

همه ی این ها در شرایطی بود که این کاربران خود عامل حکومت بودند و بهتر از هر کسی می دانستند در پس پرده مسائل هولناکی در جریان است. واکنش آن ها، از این منظر، عجیب تر هم به نظر می رسید.

به هر حال آن ها با اطمینانی عجیب به من حمله می کردند. آن چه برای من بدیهی بود، برای آنان غیرممکن می نمود. تو گویی آن ها با وجود آگاهی نسبی از وضعیت دنیا، هم چنان در la la land زندگی می کردند. حتی به ذهن آن ها هم خطور نمی کرد که ممکن است "توطئه" فراتر از آن چیزی باشد که تا آن زمان فکر می کرده اند. آن ها مثل کبک سر خود را در برف فرو برده بودند.

یکی از کاربران خطاب به من نوشته بود: "با این ادعاها خودت را احمق نکن". من به او پاسخ دادم: "کسانی خود را احمق می کنند که گمان می کنند همه چیز اُکِی است".

به هر حال اکنون به این نتیجه رسیده ام که در مسابقه ی مورد بحث، دوپینگ هلند فقط بخش کوچکی از واقعیت بوده. واقعیت از این قرار است که اسپانیا بدون اطلاع هلند عمداً آن مسابقه را به آن ها واگذار کرده!!! و آن چه آن را "باخت عمدی" می نامم، در ورزش یک روتین است!

در شرایط عادلانه باید اسپانیا هلند را با پنج گل شکست می داد. دود از کله ی آدم بلند می شود.



نوشته شده در  دوشنبه 100/7/12ساعت  2:3 عصر  توسط ع. افگار 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیاست قدیمی
درندگی
فهمیدگی
نان و دلقک
سنگ پای ازغد
لانه نه، آن جا سگدانی بود
[عناوین آرشیوشده]